ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | ||||||
2 | 3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 |
9 | 10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 |
16 | 17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 |
23 | 24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 |
30 | 31 |
داستان کوتاه راه کار شیطان
سه
کارورز شیطان در دوزخ قرار بود که به همراه استاد خود جهت کارورزی و کسب
تجربه عملی به روی زمین بیایند. استاد دوره کارآموزی از آنها سوال میکند که
برای فریب و اغفال مردم از چه فنونی استفاده خواهند کرد؟
شیطان
اولی میگوید: من فکر میکنم از شیوه کلاسیکی بهره خواهم جست، به این معنی که
به مردم خواهم گفت: خدایی در کار نیست، پس گناه را به تندباد بسپارید و از
زندگی لذت ببرید…
شیطان دومی گفت: من فکر می کنم که به مردم خواهم گفت که جهنمی در کار نیست، پس گناه را به تندباد بسپارید و از زندگی لذت ببرید…